منتظران

این گرد باد ها که به غیرت درآمده ****تسلیم رهبرند که طوفان نمی کنند

منتظران

این گرد باد ها که به غیرت درآمده ****تسلیم رهبرند که طوفان نمی کنند

وضو و آنگاه، شهادت (عبدالله میثمی)

بچه که بود، زیاد اهل بازی نبود. بیشتر سرش را به کتاب­ گرم می­کرد. یک چادر می‌انداخت روی دوشش و یکی دیگر را هم می­پیچید دور سرش. می­رفت روضه می­خواند و خواهرهایش گوشه­ای از اتاق می‌نشستند و مثلاً گریه می­کردند. بعدها محله خودشان، هیئت رقیه خاتون راه انداخت.

 

روزها پیش پدرش که حجره فرش‌فروشی داشت، کار می‌کرد و شب­ها درس می­خواند. هر چه هم پول درمی­آورد، خرج کتاب و چاپ اعلامیه می‌کرد و این جور کارها. از آن انقلابی‌های حرفه­ای شده بود. شهربانی هر جا می­شنید که این جوان اصفهانی جلسه گذاشته است، فوری برای تعطیل کردنش دست به کار می­شد.

 

عبدالله تصمیم گرفت برود قم... حجره طلبگی­اش هم شده بود پایگاه انقلاب. سرانجام دستگیر شد. برایش پنج سال زندان بریدند. اما با شکنجه هم نتوانستند از زیر زبانش حرفی بیرون بکشند. با یک کمونیست هم سلولش کردند که روز و شب مسخره­اش کند. نمی‌دانستند که کمونیست هم آخر سر می­شود عین عبدالله!


آزاد که شد، دسته‌دسته می­آمدند برای دیدنش. شب یک خروار ظرف در آشپزخانه جمع شده بود. نصف شب خودش بدون آنکه کسی بیدار شود، همه ظرف­ها را شسته بود. ده روز بعد هم بساطش را بست و رفت شهرکرد. آرام و قرار نداشت. می­خواست از امام برای مردم بگوید. می‌نشست کنار کوچه و ضبط را روشن می­کرد تا مردم حرف‌های امام را گوش بدهند. ژاندارم­ها خبردار شدند، عبدالله را توی بیابان ول کردند! و این، اول داستان عبدالله است. همان روحانی که مردم با دو چیز او را می­شناختند: یکی با لبخند همیشگی روی لبش و یکی با سادگی­اش.

 

جنگ که شروع شد، فردای عروسی­اش رفت جبهه. شده بود نماینده امام(ره) در قرارگاه خاتم­الانبیا(ص). این آخرها حسابی هوایی شده بود. به همسرش می­گفت: «دلم تنگ شده، سر دو راهی­ام. نمی­دونم بمونم و خدمت کنم یا شهادت رو انتخاب کنم.» اما حالش که حال ماندن نبود. آتش به جان آدم می­انداخت. در وصیت­نامه­اش لابه­لای قرض‌هایش، مهریه همسرش را هم نوشته بود.

 

روز آخر... از سنگر رفت بیرون که وضو بگیرد و برنگشت. یک ترکش ریز خورده بود به سرش. 12 بهمن 1365 بود و آن روز شلمچه بوی غربت می­داد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد